سال ۱۲۷۹ اواخر دوره مظفرالدینشاه، شاهزاده جوان قاجار سالارالدوله برادر محمدعلیشاه حاکم لرستان بود. روزی سالارالدوله بر فراز یک تپه با دوربین کوچ عشایر بیرانوند را تماشا میکرد. به مهرعلیخان سگوند پیشکار خود گفت: هوس کردهام منظره غارتگری لرها را ببینم
به سواران سگوند دستور دهید که به این ایل حمله کنند و اموال و احشام آنها را غارت کنند و ما هم سرگرم شویم. مهرعلیخان که انتظار نداشت فرزند شاه قاجار چنان دستوری دهد، و باعث بدبختی هزاران نفر شود، گفت:
قربان ایل بیرانوند مالیات خود را پرداخته و خطایی از انها سر نزده، سزاوار نیست…
سالارالدوله جواب داد: اینها رعایای من هستند، و من پسر شاهم و اختیار رعایا با من است. قصد من تفریح است و چند فحش نثار مهرعلیخان کرد و رابطهاش با او تیره شد.
بعدها خبر سبکسریهای سالارالدوله به مظفرالدینشاه رسید و به تهران احضار شد.
حاکمان لرستان در عهد قاجار هرگز به فکر رفاه و امنیت و زندگی مردم این دیار نبودند
منبع: کتاب لرستان در عهد قاجار، سعادت خودگو، صفحه ۹۳